خودنویس




♦دست‌فروشی و شهرفروشی دو روی یک سکه‌اند. شهردارهایی که بیشتر شهر فروشی می‌کنند مردم‌شان بیشتر دست فروشی می‌کنند. تبریز و تهران و مشهد و کلانشهرها به خوبی گواه این مدعا هستند.
.
♦نمی‌شود شهر را و ارتفاعش را و میادین و مکان‌ها و خیابان‌های مهم‌اش را دربست به برج‌سازها و مال‌سازها و سرمایه‌دارها بفروشید و همزمان چشم دیدن یک گاری یا یک زیلو و یک بساط کنار یک پیاده رو را نداشته باشید. دست‌فروش مجرم نیست، یک قربانی است که کمرش زیر اجاره‌های شهر سرمایه زده خم شده است.
.
♦زرق و برق شهری و پاساژ و مال و مجتمع‌های تجاری را توسعه شهری می‌نامند و دست فروشی را آسیب اجتماعی . این اشتباه است. اینها دوتاچیز نیستند یک چیزند. هردو دست آورد شهرفروشی هستند. نمی‌شود یکی را بخواهید و با یکی مقابله کنید.
.
♦خربزه خوردن لرز بهمراه دارد. بین خربزه و لرز نمی‌شود یکی را انتخاب کنید. پاساژ پالادیوم اگر می‌خواهید دست‌فروش‌های پل شوش را هم باید تحمل کنید. کلنگ زنی و ساخت هر دو با هم شروع می‌شود. نمی‌شود تا خرخره خربزه به خورد ملت بدهیم بعد هرکس لرز کرد را با چوب توی سرش بزنیم.
.
♦سرمایه‌داری البته سالهاست رفتارش با ما اینست که هم بحران ایجاد می‌کند و هم مسئولیتی در قبال بحران ندارد. یا حداقل بحران را با چوب و چماق لاپوشانی می‌کند و رویش کاه می‌ریزد. "هرجا قله‌های ثروت دیدید دور و برش را بگردید، حتما دره‌های فقر هم پیدا خواهید کرد.(۱)" این‌دو تا مثل خربزه و لرز با همند.
.
بخشی از جزوه "ایران روی زمین؛ مساله محوری از مصداق تا ساختار"
.
پی‌نوشت (۱):
روایت حضرت امیر: ما رایت ثروة موفوره الا و فی جانبها حق مضیع» ثروت فراوانی ندیدم مگر آنکه در جوارش حقی ضایع شده باشد»


☆ برشی از مصاحبه ی هادی رضوی مفسد اقتصادی:

فارس: شما به عنوان جوان‌ترین کاندیدای انتخابات اتاق بازرگانی فکر می‌کنید بزرگترین خلایی که اکنون در اتاق بازرگانی بیشتر باید به آن پرداخت چیست ؟

هادی رضوی: قریب به این مضمون مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی می فرمود، انقلاب اسلامی که به پیروزی رسید بنابر این بود که متدینان ثروتمند شوند تا بحث پرداخت وجوهات اسلامی پررنگ شود و از این راه دست مستمندان گرفته و دیگر فقیری وجود نداشته باشد، اما در سال های اخیر آنطورکه باید و شاید به این امور پرداخته نشده است. در حالیکه متدینان قبل از انقلاب و سال های اول انقلاب نقش موثری در ایجاد روند انقلاب داشته‌اند و در کنار رهبری جامعه اسلامی ثروتمندان جامعه اسلامی هزینه ها را پرداخت می کردند.

تا جایی که فردی مانند آقای میرمحمدصادقی هزینه اجاره بهای هواپیمایی که امام(ره) را از فرانسه به ایران آورد تقبل کرد یا در دوران مبارزه با حکومت پهلوی این بازاریان بودند که هزینه معیشت خانواده انقلابیون را می دادند.
اما این روحیه را به روز نکرده‌ایم


باید لابی ثروت شیعه در مقابل لابی سرمایه یهودی ها ایجاد شود».

 

■ در زمان استالین، مردی در میدان سرخ مسکو کتاب پخش می‌کرد.
"کا، گِ، بِ" او را دستگیر کرد، بعد از بازرسی دیدند تمام کتابها سفید است!
ازاو پرسیدند: اینها چیست؟

چرا کتابهای سفید و بدون نوشته پخش می‌کنی؟»
جواب داد:
چیزی برای نوشتن نمانده است. همه چیز مثل روز روشن است!» 


 

● موضوع انشاء به پسرها :  فکر کن ۲۵ سالته.


پی نوشت ها:
▪ اوکیا نام یکی از شخصیت های سریال های ترکی است.

▪ تصویر اصل انشا به نظرم جالب تر بود تا اینکه متنش رو بنویسم.

▪ به نظر درک اینکه در بازیهای کبدی قهرمانی ن آسیا در گرگان، مربی تیم دختران تایلند که مرد بوده ، را برای اینکه تو سالن راهش بدن روسری سرش میکنن سخت تر از این انشاست .


 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

get to know me better کـوچــه ی تنهـــــایـی behtarindabiran18 دانلود پروژه و پایان نامه و مقاله زیبایی ، دانایی ، نکویی روایت شب پا در گُریز هواتو کردم مطالب اینترنتی جهان شناسی